معنی عاریه دادن، قرض دادن، وام دادن، معطوف داشتن متوجه کردن، متوجه شدن, معنی عاریه دادن، قرض دادن، وام دادن، معطوف داشتن متوجه کردن، متوجه شدن, معنی uاcdi bاbj، rcq bاbj، mاk bاbj، kuzmt bاaتj kتm[i lcbj، kتm[i abj, معنی اصطلاح عاریه دادن، قرض دادن، وام دادن، معطوف داشتن متوجه کردن، متوجه شدن, معادل عاریه دادن، قرض دادن، وام دادن، معطوف داشتن متوجه کردن، متوجه شدن, عاریه دادن، قرض دادن، وام دادن، معطوف داشتن متوجه کردن، متوجه شدن چی میشه؟, عاریه دادن، قرض دادن، وام دادن، معطوف داشتن متوجه کردن، متوجه شدن یعنی چی؟, عاریه دادن، قرض دادن، وام دادن، معطوف داشتن متوجه کردن، متوجه شدن synonym, عاریه دادن، قرض دادن، وام دادن، معطوف داشتن متوجه کردن، متوجه شدن definition,